باسمه تعالی

سلام

آقای دکتر احمدی نژاد! از شما به خاطر تشریف فرمایی

به شیراز متشکرم. ابتدا قطعه شهدای گمنام در دارالرحمه

سپس مجتمع امام خامنه ای، بعد هم تالار فجر دانشگاه شیراز

آقای دکتر مثل همیشه ساده صحبت کردند و روشن.

مردم میفهمند ایشان چه میگوید. دردهای مملکت را هم

عالمانه میگوید هم ساده.این است که در سینه مردم

نام ایشان جریان دارد. به این خبر دقت کنید:

"خبرنگار «شریف نیوز» مطلع شد، اعضای برخی ستادهای استانی یک کاندیدا از هواداران خود خواسته‌اند که هرکدام 10 نفر را به رای دادن به کاندیدای مورد نظر تشویق کنند. آنها همچنین تاکید کرده‌اند که هر کدام از این هواداران نیز از هر کدام از این 10 نفر بخواهند که آنها هم از 10 نفر دیگر برای رای به این کاندیدای خاص تشویق کنند. آن‌ها این تبلیغ را «تبلیغ سینه به سینه» نامیده‌اند."

خلاصه اینکه ما خیلی امیدواریم و هر چه میگذرد امیدوارتر.

اینروزهای پایانی هر چه طولانی تر باشد و بیشتر

دکتر احمدی نژاد آرای بیشتری خواهد داشت. برخی کاندیداها

هر چه توانسته اند قبلا طرفدار جمع کرده اند و اینروزها

فقط دارند کم شدن آرایشان را با وعده های خصوصی و

چلوکباب و باقی قضایا کنترل میکنند.

ولی خدایی این انتخابات عجب تجربه ای شد برای ما

 آقای دکتر! متشکرم که آمدی و باعث شدی ما احساس

کنیم یک کاندیدا هم دارد حرف ما را میزند. بالاخره ما هم

آدم هستیم.

 به شما رای میدهم چون خسته ام ولی امیدوار

خیلی خسته خیلی امیدوار

مرتبا به وبلاگهای حامی دکتر افزوده میشود. من با هر

کدام که آشنا شوم سعی میکنم لینک دهم تا  تبلیغی

برایشان باشد. بقیه هم ما را بلینکند تا ثواب ببرند!

وبلاگ طرفداران دکتر احمدی نژاد

وبلاگ ستاد اراک

27 خرداد

وبلاگ بچه های لار

باسمه تعالی

سلام

چرا بعضی از مردم رای نمیدهند؟

یا بهتر بگویم چرا برخی نسبت به شرکت در انتخابات دلسرد

به نظر میرسند؟

برای این سئوال جوابهای درست داریم و جوابهای بی ربط

بعضی گروهها برای رسیدن به مقاصدشان آدرسهای گول زنک!

مطرح میکنند و آنقدر بر این  تحلیل هایشان صفت تکرار میگذارند

که بتدریج نه تنها عده ای از مردم را دچار شبهه میکنند، بلکه

خودشان هم باورشان میشود که انگار حرفهایشان اساسی دارد!

مثلا چون به دنبال باز کردن پای مخالفین انقلاب و امام به درون

حاکمیت هستند، شعار آزادی انتخابات را سر میدهند و خواستار

حضور همگان (شامل ضد انقلابیون، کمونیستها ، بهاییها ، هم جنس بازها

،سلطنت طلبها، بیجه! و... ) در انتخابات میشوند. طبیعی است که وقتی

از کاندیدا شدن این قماش افراد جلوگیری میشود ، سر و صدای آنها

بالا میرود که چون انتخابات آزاد نیست ، مشارکت مردم پائین می آید

البته من منکر این نیستم که باید کلیه گروههای ملتزم به چارچوبهای

فکری نظام بتوانند خودشان را در معرض رای مردم قرار دهند و اگر

جلوی حضور افراد با گرایشهای صحیح درون نظام گرفته شود موجب

سر خوردگی عده ای از مردم خواهد شد.اما خودمانیم واقعا دلیل

دلسردی برخی افراد این چیزهاست یا دلخوری و ناامیدی از عملکرد

افتضاح بعضی از مسئولین. مردم نجیب و دوست داشتنی ما هر بار

با شور و اشتیاق به امید تحقق آرمانهایشان به کاندیداهای مختلف

اعتماد کرده و به آنها رای داده اند اما بعضی از این منتخبین به جای

حرکت در جهت خواستهای مردم بیشتر به منافع حقیر شخصی و گروهی

خود پرداختند و باعث آزردگی خاطر ملت شریف ما شدند. خوب مردم

حق دارند از مسئولین خدمت کردن بخواهند و گروهی از ایشان

آنقدر سرمایه اعتماد مردم را به تاراج دادند و با دادن آدرسهای غلط و

محکوم کردن رقبای خود اعصاب این ملت را داغون کردند که امروز

با تاسف از بی اعتمادی مردم به گروهی از مسئولین سخن میگوییم

و شاه بیت حرفهای مردم میشود اینکه " کاندیداها به حرفهایشان عمل کنند"

در واقع به نظر من علت سردی برخی از مردم آزردگی آنها از عملکرد

غیر انسانی برخی مسئولین است که ظاهرا دوره تسلطشان بر

مدیریت کشور طولانی شده است! نه رد صلاحیت معاندین و مخالفین

نظام. من معتقدم حتی اگر به جای هشت نفر دو نفر کاندیدا داشتیم

که مردم به صداقت و کارآمدی آنها مطمئن بودند و همچون مار گزیده ها

با بی اعتمادی به شعارهای آنها نگاه نمیکردند ما شاهد حضور حداکثری

مردم در پای صندوقهای رای بودیم.

امروز نیز با وجود همه مشکلات مردم رایحه خوش خدمت را در میان

کاندیداهای فعلی احساس میکنند و به امید تغییر رویکردها خدمتگزاران

خود را بر خواهند گزید.

++++++++++++++++++++++++++++++                         

شیراز و آب رکنی و دکتر احمدی نژاد

جنبش عدالتخواهی

آبادگران عرصه سلامتی

باسمه تعالی

سلام

چقدر نامنظم بودن بد است خودم را میگویم الان چندین روز

است که به دلیل گرفتاری شدید تبلیغاتی و اینترنتی نتوانسته ام

وبلاگ را بروز کنم واقعا از همه عذر میخواهم از آنهایی که معرفت

به خرج داده اند و مرتب سر زده اند از آنهایی که پیغام گذاشته اند

و من جواب نداده ام. مشکل اینجاست که نتوانستم بین فعالیتهای

تبلیغاتی شهری و اینترنتی نسبت خوبی برقرار کنم.

...و اما در حالیکه تقریبا همه کاندیداها پرش خود را کرده اند و دیگر

چیز جدیدی برای گفتن ندارند و آرایشان ثابت مانده و یا کاهش پیدا

 کرده است دکتر احمدی نژاد با یک موج مردمی و عجیب یکی یکی

شهرها و روستاها را میپیمایند و چیزی نمانده که سونامی غیر

قابل کنترل تبلیغات مردمی ایشان بساط تبلیغات اسکناسی و

سکه ای را در هم بپیچد. انشاالله

بنده شخصا مخصوصا تازگیها خیلی به این نظر سنجیها مشکوکم

راست راستی اگر همه اش دروغ باشد ما باید از کجا بفهمیم؟

نکند همه اینها برای ایجاد یک جو کاذب باشد تا آدمهای مردد

و گیج را متقاعد کند به خاطر حفظ کشور در بحرانهای بین المللی

هم که شده باید به نفر اول نظر سنجیها رای دهند.

من قاعدتا باید گزارش همایش دانشجویی حمایت از دکتر احمدی

نژاد و همچنین سخنرانی دکتر در شیراز را بدهم.

خلاصه اش میکنم از همایش دانشجویی استقبال کم نظیری شد

و نکته مهم آن پیام تلفنی دکتر احمدی نژاد بود که ضمن تشکر

از بچه ها اعلام کرد تا آخر در صحنه خواهد ماند.چند کلیپ کوتاه

از دکتر پخش شد و بعضیها با قیافه دکتر آشنا شدند!

جلسه خوبی بود در مجموع و موج جدیدی به راه افتاد.

باسمه تعالی

سلام

بهر حال آنها با تمام قدرت برنامه شان را به پیش میبرند

تا جائیکه ذهن جامعه برخی مفاهیم را بکلی از یاد ببرد

و اسیر گفتمان سازی باند ثروت و قدرت شود.

ولی خوب، طبیعی است که همه چیز مطابق میل آنها

 پیش نخواهد رفت. کم کم جامعه اثرات سنگین تبعیض

 و بی عدالتی را بر پشت خود احساس خواهد کرد. مصلحان

بیدار، آرام نخواهند گرفت و فریادشان بلند میشود.غبار خواب آور و

بی هوش کننده برخواسته از تعفن سرمایه سالاری و سود پرستی

تمام تلاشش را میکند که صدای کسی بر نخیزد و همه مشکلات

را ناشی از تحریم آمریکا قلمداد میکند! و غیر مستقیم به مردم

حالی میکند که بابا مردم! ما سعی میکنیم کشور را بسازیم

ولی خوب بدون کمک آمریکا نمیشود! با آمریکا هم میخواهیم کنار بیاییم

ولی این رهبر لج کرده نمیگذارد با آمریکا دو کلام حرف بزنیم و

قال قضیه را بکنیم خلاصه اگر جایی به شما فشار می آید بدانید

که ناشی از تحریمهای آمریکاست نه ناشی از مدیریت ما، نه ناشی از

کاخ نشینی ما ، نه ناشی از ساخت و پاخت ما با کارتلهای اقتصاد

سرمایه داری، نه ناشی از سرمایه گذاریهای مختصر ما در شیخ نشینها!!

نه ناشی از اینکه اصلا ما نمیفهمیم شما چه دردتان است چون نه

خودمان و نه برو بچه هایمان مشکلی نداریم و این یعنی همه چیز!

القصه در این هیر و ویر ناگهان سروکله یکسری آدم نچسب کارکن ریشوی

ساده زیست متخصص  انقلابی و کوتاه نیا پیدا میشود که هر جا میرسند

آنجا را آباد میکنند. تازه مردم یادشان به شهید رجایی و مدیریت انقلابی

و لزوم ساده زیستی مسئولین و فریادهای امام در لزوم مکتبی بودن

و حامی مستضعفین بودن رئیس جمهور افتاد. مردم یادشان افتاد

 از همان روز اول نباید معیارهای اساسی را فدای شعارهای پوچ میکردند

نباید ساده زیستی را فدای اقتدار و تعهد را فدای تحصیلات عالیه

میکردند.

حالا به نظر شما باند ثروت و قدرت چه معامله ای باید با امثال شهردار

تهران که نماد گروه آبادگر است بکند. معلوم است باید در حداقل زمان

نسبت به خفه کردن و لجن مال کردن شخصیت ایشان اقدام کرد

تا تبعات منفی! حضورش در صحنه هر چه کمتر شود.

================                     

همایش فردا دوشنبه در حمایت از دکتر احمدی نژاد را از دست ندهید.

سالن خوارزمی دانشکده مهندسی ساعت 5 عصر.

انتقاد دکتر از ریخت و پاش

باسمه تعالی

سلام

هر چند قبلا یک اشاره گذرا کرده ام ولی به لحاظ اهمیت موضوع

بد نیست که باز هم درباره مواسات با مردم و ساده زیستی، مطلبی

بنویسم.

به نظرم طی سالهای اخیر تلاش همه جانبه و موذیانه ای درکار

بوده است (البته توسط نامحرمان و نا آگاهان) که حساسیت ما را نسبت

به وضع زندگی مسئولین جامعه کاهش داده یا از بین ببرند.چطوری؟

به اشکال گوناگون و با بهره گیری از ابزارهای متفاوت میخواهند اینگونه

القا کنند که ما نباید زندگی خصوصی افراد! را مورد توجه قرار دهیم

و فقط بایستی از آنها انتظار یک عملکرد شیک و مطابق با برنامه

را داشته باشیم. اینجا حساسترین قسمت این پروژه کلید میخورد

یعنی همزمان با گیج شدن جامعه که ممکن است پیش خودش فکر کند

"خوب شاید حق با اینها باشد من باید به دنبال عملکرد خوب مسئولین

باشم" دستگاههای فرهنگ ساز و موج آفرین دست به کار میشوند

و با قدرت تمام برای جامعه گیج شده بعد از جنگ ، آرمان سازی و

مطلوب پروری میکنند بطوریکه ذهن جامعه انتظار تحقق آن آرمانها

و مطلوبها را از مسئولین داشته باشد.یعنی در واقع این مشکل هم

با یک شگرد فرهنگی حل میشود. عملیات دیگری که در همین اثنا

به پیش میرود برنامه عادی سازی است که مستقیما از خود شخص

شیطان رجیم اقتباس شده است یعنی جناب ایشان متخصص این

عملیات هستند. برنامه عادی سازی بدنبال بی اهمیت و طبیعی

 جلوه دادن رفاه گرایی و تجمل طلبی مسئولین است. این تلاش

تا جایی پیش میرود که طبقه ای از مدیران پدید می آیند که

تجملاتی فکر کردن و تجملاتی عمل کردن قسمتی از فرهنگ آنها

شده و در تار و پود رفتارهایشان تنیده میشود.در این حالت ایشان

که بر برخی شریانهای حیاتی کشور حاکم شده اند، جلوی هر گونه

 حرکتی که این حالت شیرین آنها را بهم بزند مقاومت خواهند کرد.

=====================              

دوشنبه همین هفته 9/3/84 اولین همایش بزرگ دانشجویی در حمایت از

کاندیداتوری دکتر احمدی نژاد از ساعت 6 الی 8 بعد از ظهر در سالن

خوارزمی دانشکده مهندسی برگزار میشود ان شاالله. حتما بیایید.

برای سخنرانی هم یکی از بزرگواران از تهران خواهند آمد ان شاالله.

یک وبلاگ دیگر هم در حمایت از دکتر راه افتاده که عنوان جالبی هم

دارد حتما دیدن کنید شیراز و آب رکنی دکتر احمدی نژاد.

باسمه تعالی

سلام

احمدی نژادیزه شدن دولت بیم ها و امید ها

دوسال پیش همزمان با دومین نشست دوره دوم شورای شهر تهران که دکتر محمود احمدی‌نژاد به عنوان شهردار تهران انتخاب شد، رادیو بی‌بی‌سی در تاریخ 13/2/82 ساعت 30/20 طی برنامه‌ای با عنوان «گفتگویی درباره سیاست‌ها و مشکلات رودر روی شهرداری تهران» از زبان کارشناس مدعو برنامه «آقای غلام‌رضا صالحی‌نژاد معاون سابق مدیریت شهری شهرداری تهران» وضعیت موجود شهر و شهرداری تهران را آن چنان توصیف کرد که پشت هر تهرانی وطن دوست از فرط نگرانی لرزید، وی گفت: فارغ از اینکه چه کسی شهردار می‌شود و گرایش سیاسی و وابستگی‌های جناحی‌اش به چپ یا راست، محافظه‌کار یا اصلاح طلب‌ها هست ما در شهر تهران خلاءهای استراتژیکی داریم. شهر تهران فاقد یک چشم‌انداز است یک دیدگاه بلند نوین یا اساسی و راهبردی بر آن حاکم نیست ما یک سند بالا دست نداریم برای شهر تهران، این چیزی بیشتر از طرح جامع است که آنها هم شاید بیشتر از بیست‌سال است که دیگر مرسوم نیست که فقط با طرح جامع بشود یک شهر را ... مدیریت خدمات که در تهران ارائه می‌شود در بین بیست و پنج سازمان توزیع شده است که اقتداری شهردار تهران و شورای شهرتهران برآنها ندارند و بودجه شهر هم که یک بودجه ناچیز و در یک مقررات دست و پاگیر و کلاف سردرگمی هست و ما حداقل برای شهر تهران به چهار هزار میلیارد تومان در سال بودجه نیاز داریم حداقل این چیزی هست که گفته نمی‌شود و پرهیز داریم به خاطر مشکلات مملکت به آن بپردازیم تحلیل استراتژیک وجود ندارد که براساس آن‌ها تفکری شکل بگیرد یا برنامه‌ای بنیان گذاشته بشود. این هرکسی شهردار تهران بشود با این مشکلات روبرو هست.
غلامرضا صانعی‌نژاد، در خصوص میزان عملی بودن سیاست‌های اعلام شده شهردار جدید در رادیو بی‌بی‌سی گفت: عملی شدن آن دچار مشکلات اساسی هست چون این یک سازماندهی قوی عملیاتی می‌خواهد پشت این کار بگذارد و بعد یک اطمینانی به بخش‌های پیمان کاری شهر برای انجام آنها، ما در طرح‌های نیمه تمامی که داریم در بزرگ راهها، چند هزار میلیارد تومان ملک مردم هست که باید بخریم اینها را این پول از کجا می‌آید که اینها خریده بشود و یا پیمانکاران چگونه مطمئن می‌شوند که به موقع ساپورت می‌شوند و آن سیستم‌های که در شهرداری تهران آنها را می‌خواهد جمع و جور کند بتوانند کار کنند و شبانه‌روزی اتوبان سازی کنند. ما همین الان در شهرداری تهران هزار میلیارد تومان پروژه مشارکتی معطل داریم که فقط با سرمایه بخش خصوصی می‌تواند فعال بشود و با سرمایه‌گذاری خارجی می‌توانیم آنها را بسازیم.
البته این تنها رادیو بی‌بی‌سی نبود که وضعیت شهر تهران و مدیریت شهرداری را بحران زده تلقی می‌کرد، بلکه حتی بعضی از سیاست مداران و کسانی که در بوجود آمدن شرایط بحرانی ذکر شده دستی داشتند خود نیز مدیریت شهر تهران را در شرایط بحران توصیف می‌کردند و حتی بحث انحرافی تغییر پایتخت را مطرح می‌کردند.
در چنین شرایطی دکتراحمدی‌نژاد کشف شد، کسی که مردم ایران وی را جزو جماعت صد-صد و پنجاه نفره که دائما مسئولیت‌های ارشد مانند وزارت و شهرداری تهران و ریاست‌قوا و ... را بین خود جابجا می‌کنند نمی‌شناختند.
بالاخره مقاومت وزارت‌کشور نیز پس از چند روز شکسته شد و دکترمحمود احمدی‌نژاد با پژو 504 مدل 75 برای تحویل گرفتن شهرداری به خیابان بهشت رفت.
خوشبختانه آنچه احمدی‌نژاد در تهران انجام داد از نوع عملکردهای اقتصادی معمول نیست که معمولا بعضی از مسئولان در تلویزیون از روی کاغد برای مردم می‌خوانند، ضریب جینی فلان شده است، شاخص خط فقر بهمان شده است. فلان شاخص اینقدر در صد شد کرده است. کاری که احمدی‌نژاد در تهران انجام داد مردم با گوشت و پوست و استخوان خود لمس می‌کنند مردم احساس می‌کنند شهرداری خدمتگزار مردم است. شهر تهران به یک کارگاه بزرگی تبدیل شده است، تنها چیزی که مردم می‌بیند کار و تلاش و آبادانی و سازندگی است، شهردار تهران رودررو با مردم صحبت می‌کند. به همین دلیل امروز جریانهای در خارج و داخل کشور از طرح نام احمدی‌نژاد در ردیف کاندیداهای مطرح ریاست‌جمهوری نگرانند و برای تخریب او – او که در پرونده و سابقه خود جز خدمت چیزی ندارد – به هر خس و خاشاکی چنگ می‌اندازند. کسانی که از احمدی‌نژادیزه شدن مدیریت قوه مجریه نگرانند فی‌الواقع از عزت و پیشرفت ایران اسلامی نگرانند، کسانی که از رئیس‌جمهور شدن احمدی‌نژاد نگرانند از آسایش و آرامش و نهایتا رضایت‌مندی مردم از دولت نگرانند، کسانی که از تحقق دولت اسلامی نگرانند از هویدا شدن ضعف مدیریت‌های خود و عیان شدن ضعف‌ عملکرد خود نگرانند.
الان ستادهای احمدی‌نژاد پر – خالی است، پر و مملو از مردم، جوانان، نویسندگان، طبقه متوسط، علاقمندان اعتلای کشور، علاقمندان عدالت، خبرنگاران، دبیران سرویس‌ها و... که فی‌سبیل‌الله کمک می‌کنند، چرا چون احمدی‌نژاد را هر وقت خواسته‌اند دیده‌اند. برای ملاقات ایشان دنبال واسطه نگشته‌اند احمدی‌نژاد هیچ فقط محاط در گفتمان خاص و افراد خاص و جناح خاص و باند خاص نبوده. اما ستادهای احمدی‌نژاد خالی نیز است، خالی از کسانی است که با بوی قدرت و پست و مقام تصمیم می‌گیرند، خالی از کسانی که نماز خود را به قبله قدرت می‌خوانند، خالی از کسانی که اهل معامله هستند، خالی از کسانی که ساعت خود را فقط به افق قدرت و منافع شخصی تنظیم می‌کنند.
خالی از کسانی که مثل مغازه دو نبش با هرتفکری کار می‌کنند تنها کافی است قدرت و منافع آنها تأمین شود. می‌دانید چرا؟ چون احمدی‌نژاد اعلام کرده است کسانی که انتظار دارند من از این امانت یعنی امانتی که ملت برعهده‌ام می‌گذارد به آنها سهم بدهم لازم نیست برایم کمک کنند، بلی احمدی‌نژاد گفته است دولت اسلامی نباید وامدار هیچ شخص، گروه و حزبی باشد.
احمدی‌نژاد اهل بده‌بستان سیاسی نیست حتی به هیچ‌کدام از احزاب و گروهها نیز باج نمی‌دهد، به همین‌دلیل تنها همراه وی در عرصه انتخابات هسته اولیه آبادگران است بلی همان آبادگرانی که خود احمدی‌نژاد با جمعی از دوستان نزدیک بنا گذاشت.
اما احمدی‌نژاد در عرصه رقابت نفس‌گیر انتخابات یک برگ برنده سرنوشت‌ساز در اختیار دارد. و آن همراهی و محبت و دعای خیر مردم است، مردم ایران قدر خدمتگزار راستین خود را می‌دانندو در 27 خردادنشان خواهند داد.

محمود عباس‌زاده ‌مشکینی

باسمه تعالی

سلام

درگذشت شاعر پر شور و دلسوخته اهل بیت، حاج محمد رضا آغاسی را تسلیت میگویم.فکر میکنم امسال چند بار شیراز آمدند. چقدر صمیمی و ندار بود. بی هیچ تکلفی با آدم روبرو میشد. آنهایی که برخورد داشته اند میدانند.یاد آن شور و احساس و فریاد های عاشقانه بخیر

برگ سبزی به گور خویش فرست

 کس نیارد ز پس تو پیش فرست

 صلوات و فاتحه فراموش نشود.

تبلیغات انتخاباتی شروع شده و همچنان ما دستمان تقریبا خالی است، باید دعا کنیم که فرجی بشود انشاالله.

یک نکته در مورد تاثیر تبلیغات عرض کنم. عموما مردم دوست ندارندخودشان را متعلق به گروه حداقل بدانند. به همین دلیل بازیگران تبلیغاتی دست به کار میشوند و با تمام قدرت به جامعه القا میکنندکه نظر اکثریت بر فلان کاندیدا است اگر آنها موفق شوند، افرادی که نظرشان از ابتدا بر آن کاندیدا نبوده به تدریج متزلزل میشوند و ممکن است در نهایت رایشان را تغییر دهند. اینها همه از عوارض شخص محوری و عدم معیارگرایی است. آدم باید بر اساس معیارهایش کاندیدای خو را انتخاب کند نه بر اساس تبلیغات دیگران.

بچه های گلی که دوست دارند برای آقای دکتر تبلیغ کنند نیت کنند و مشغول شوند یا علی.

.

باسمه تعالی

سلام

دکتر احمدی نژاد بدون تردید برنده قطعی انتخابات خواهد بود

دلایل زیادی هم دارد. دکتر با شجاعت و بر اساس وظیفه ای

 که بر دوش خویش احساس کرده ، وارد این گردونه شده

است. ایشان در این مسیر بر معرفی موثر شیوه مدیریت اسلامی

و عدالت گرایی همه جانبه تاکید دارند. جالب این جا است که

 ایشان برای جلب رای هیچگاه از مواضع اصولی و انسانی

 خویش عدول نکرده است و با هزینه ای بسیار اندک و کاملا

مطمئن که ناشی از اعتماد به لطف پروردگار است به معرفی

مواضع و دیدگاههای خویش میپردازد که خوشبختانه تا کنون

موفقیتهای بسیار جالبی نیز بدست آورده است. این است

که عرض میکنم دکتر احمدی نژاد برنده قطعی انتخابات خواهد بود.

++++++++++++++++++++             

همه دوستانی که در شهرستانهای مختلف استان فارس زندگی

میکنند و یا در دانشگاههای این استان مشغول تحصیل میباشند

جهت همکاری با ستاد مردمی و خود جوش دکتر با ما تماس

بگیرند!! هر جوری که صلاح میدانند.

سایت مردمیار را از فراموش نکنید.

باسمه تعالی

سلام

صفحه نیازمندیهای ما!

1_ به طرحها و ایده های کم خرج( و بلکه بی خرج) شما برای معرفی و تبلیغ

آقای دکتر احمدی نژاد نیازمندیم. نظریه پردازان و طراحان لطفا زود باشند.

2_ از آنجا که تعداد معتنابهی نویسنده و بلاگر و گوینده توی این مملکت

هستند که به هزار کلک و مغالطه، بدون اینکه پولی بابت این کار دریافت کرده باشند! تخریب وجهه آقای دکتر احمدی نژاد را در دستور کار خویش قرار داده اند و ما هم زبان این بندگان بی تربیت خدا را نمی دانیم به تعدادی زبان شناس متبحر و مجرب برای منصرف کردن ایشان از مسیر نا صواب کنونی نیازمندیم. بدیهی است که همکاری با ما کاملا صلواتی بوده و هیچ وجهی از شما دریافت نخواهیم کرد!

3_ از آنجایی که بخش بسیار مهمی از برنامه انتخاباتی آقای دکتر احمدی نژاد فرزند احمد! ( مثل بیانیه شورای نگهبان! ) بوسیله نذر و دعا و توسل پیش میرود،  ازعموم مردم شهید پرور و آبرو دار نزد پروردگار عزیز عالم  تقاضای عاجزانه میکنیم خدمتگذاران

کم ادعای نظام اسلامی را در نجواهای عارفانه خویش فراموش نفرمایند.

خدا کنه آدم همیشه نیازهای خودش رو پیش یه محرم و خودی بگه نه غریبه ها ، نه!!

باسمه تعالی

سلام بر مهدی موعود(علیه السلام)

اینطور به نظر می آید که در شرایط فعلی فضای رقابتهای انتخاباتی حول پنج محور پیش میرود

این محورهای فکری البته توسط کاندیداهایی نمایندگی میشود که باید دید آیا تا پایان دوام

خواهند آورد و آیا خواهند توانست خود را به معرض رای مردم بگذارند یا نه؟

با این تحلیل، دو جناح فکری در میان گروه موسوم به اصول گرایان و دو مشی فکری در میان

گروه موسوم به اصلاح طلبان وجود داردو یک جبهه نیز همانند پلاک هویت،  آویزان سینه آقای

 هاشمی است ، که معمولا با عنوان تفکرکارگزارانی شناخته میشود.

در میان منتقدین دولت دو طرز تلقی از عملی شدن آرمانهای انقلاب وجود دارد.یکی معتقد به

انطباق حداکثری برنامه ریزیهای ستادی و روشهای عملیاتی بر اصول و ارزشهای اسلام است

و تن دادن به تئوریها و فرمولهای سکولار را بر نمی تابد. این تفکر در طول مدت انقلاب کمترین

 فرصت را برای آزمودن نظریاتش در عرصه مدیریت کشور داشته است. در میان کاندیداهای

موجود محمود احمدی نژاد نمایندگی این تفکر که تا حد زیادی وامدار سید مرتضی آوینی است

را به عهده دارد.این گروه به صراحت از الگوی مدیریتی شهید رجایی که گروهی آنرا در زمان

 حاضر محکوم به زوال و فراموشی و منسوخ میدانند یاد میکنند و بازگشت به ارزش رجایی بودن

 را شعار خود قرار داده اند.

گروه دیگر در این طیف عملگرایی را،  وجهه رفتار سیاسی خویش قرار می دهند.

اینان به نگهداری جامعه و حرکت کلی به سمت اهداف معتقدند. در شرایط حاضر علی لاریجانی

کاندیدای این تفکر محسوب میشود.

طیف موسوم به اصلاح طلبان نیز به دو گروه کاملا متمایز قابل تقسیمند یک گروه معتقد به

حرکت در چارچوب نظام اسلامی و پیگیری برخی اصلاحات دوره آقای خاتمی هستند که آقای

کروبی نماینده بارز آنها محسوب میشود. این جریان در واقع همان تفکر سنتی مجمع روحانیون

است البته با تاثیر گیری از دوم خرداد و شعارهای آقای خاتمی!

گروه دیگر در این جناح معتقد به پیشبرد اصلاحات دموکراتیک و سکولاریزه کردن حاکمیت هستند

و در این مسیر معتقد به گذشتن از چارچوبهای قانونی و عرفی هستند. اینان معتقدند که

 قانون اساسی فعلی ظرفیت کافی برای ایجاد یک نظام دموکراتیک و مدنی و آزاد و پیشرفته

را ندارد و طبیعی است که رای مردم به خود را مجوز حرکت در مسیر جابجا کردن ارزشها

و چارچوب ها فرض میکنند. کاندیدای این گروه مصطفی معین است.

و اما گروهی که در میان اکثر تشکلهای سیاسی همراهانی دارد و با نوع مدیریت خاص خود در

دوران هشت ساله موسوم به سازندگی شناخته میشود با چهره برجسته خود یعنی

آقای هاشمی به میدان آمده است. دولت آقای هاشمی یک دولت عملگرا با مشی لیبرالی

بود. این را بررسی های منصفانه عملکرد ایشان نشان میدهد. در واقع تلاشی که گاهی برای

متفاوت نشان دادن شخصیت آقای هاشمی با گروهی که آنها را بانام کارگزاران میشناسند

صورت میگیرد تلاشی خنک و بیهوده است و به نظر من خصوصیتی در روحیه آقای هاشمی وجود

 دارد که لاجرم به زایش تفکر کارگزارانی منجر خواهد شد.حتی اگر این گروه کارگزاران را با تمام

 اعضایش نابود کنند!

اینکه در این تحلیل از آقای قالیباف نام نبردم به این دلیل است که حداقل من ایشان را

رجل مذهبی سیاسی نمی شناسم. یعنی واقعا نمیدانم چگونه عملکرد گذشته اش را با توجه به

این معیارها تحلیل کنم.

به نقل از نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری

باسمه تعالی

سلام بر مهدی موعود(علیه السلام)

اینطور به نظر می آید که در شرایط فعلی فضای رقابتهای انتخاباتی حول پنج محور پیش میرود

این محورهای فکری البته توسط کاندیداهایی نمایندگی میشود که باید دید آیا تا پایان دوام

خواهند آورد و آیا خواهند توانست خود را به معرض رای مردم بگذارند یا نه؟

با این تحلیل، دو جناح فکری در میان گروه موسوم به اصول گرایان و دو مشی فکری در میان

گروه موسوم به اصلاح طلبان وجود داردو یک جبهه نیز همانند پلاک هویت،  آویزان سینه آقای

 هاشمی است ، که معمولا با عنوان تفکرکارگزارانی شناخته میشود.

در میان منتقدین دولت دو طرز تلقی از عملی شدن آرمانهای انقلاب وجود دارد.یکی معتقد به

انطباق حداکثری برنامه ریزیهای ستادی و روشهای عملیاتی بر اصول و ارزشهای اسلام است

و تن دادن به تئوریها و فرمولهای سکولار را بر نمی تابد. این تفکر در طول مدت انقلاب کمترین

 فرصت را برای آزمودن نظریاتش در عرصه مدیریت کشور داشته است. در میان کاندیداهای

موجود محمود احمدی نژاد نمایندگی این تفکر که تا حد زیادی وامدار سید مرتضی آوینی است

را به عهده دارد.این گروه به صراحت از الگوی مدیریتی شهید رجایی که گروهی آنرا در زمان

 حاضر محکوم به زوال و فراموشی و منسوخ میدانند یاد میکنند و بازگشت به ارزش رجایی بودن

 را شعار خود قرار داده اند.

گروه دیگر در این طیف عملگرایی را،  وجهه رفتار سیاسی خویش قرار می دهند.

اینان به نگهداری جامعه و حرکت کلی به سمت اهداف معتقدند. در شرایط حاضر علی لاریجانی

کاندیدای این تفکر محسوب میشود.

طیف موسوم به اصلاح طلبان نیز به دو گروه کاملا متمایز قابل تقسیمند یک گروه معتقد به

حرکت در چارچوب نظام اسلامی و پیگیری برخی اصلاحات دوره آقای خاتمی هستند که آقای

کروبی نماینده بارز آنها محسوب میشود. این جریان در واقع همان تفکر سنتی مجمع روحانیون

است البته با تاثیر گیری از دوم خرداد و شعارهای آقای خاتمی!

گروه دیگر در این جناح معتقد به پیشبرد اصلاحات دموکراتیک و سکولاریزه کردن حاکمیت هستند

و در این مسیر معتقد به گذشتن از چارچوبهای قانونی و عرفی هستند. اینان معتقدند که

 قانون اساسی فعلی ظرفیت کافی برای ایجاد یک نظام دموکراتیک و مدنی و آزاد و پیشرفته

را ندارد و طبیعی است که رای مردم به خود را مجوز حرکت در مسیر جابجا کردن ارزشها

و چارچوب ها فرض میکنند. کاندیدای این گروه مصطفی معین است.

و اما گروهی که در میان اکثر تشکلهای سیاسی همراهانی دارد و با نوع مدیریت خاص خود در

دوران هشت ساله موسوم به سازندگی شناخته میشود با چهره برجسته خود یعنی

آقای هاشمی به میدان آمده است. دولت آقای هاشمی یک دولت عملگرا با مشی لیبرالی

بود. این را بررسی های منصفانه عملکرد ایشان نشان میدهد. در واقع تلاشی که گاهی برای

متفاوت نشان دادن شخصیت آقای هاشمی با گروهی که آنها را بانام کارگزاران میشناسند

صورت میگیرد تلاشی خنک و بیهوده است و به نظر من خصوصیتی در روحیه آقای هاشمی وجود

 دارد که لاجرم به زایش تفکر کارگزارانی منجر خواهد شد.حتی اگر این گروه کارگزاران را با تمام

 اعضایش نابود کنند!

اینکه در این تحلیل از آقای قالیباف نام نبردم به این دلیل است که حداقل من ایشان را

رجل مذهبی سیاسی نمی شناسم. یعنی واقعا نمیدانم چگونه عملکرد گذشته اش را با توجه به

این معیارها تحلیل کنم.

به نقل از نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری

شنبه 103 اردیبهشت 29

امروز: 3 بازدید

فهرست

موضوعات وبلاگ

حضور و غیاب

یــــاهـو

لوگوی خودم

جستجوی وبلاگ من

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

لوگوی دوستان

لینک دوستان

آوای آشنا

صدای خودم

اشتراک

آرشیو

طراح قالب